loading...
قرآن
هانیه بازدید : 28 پنجشنبه 21 دی 1391 نظرات (0)

سازگارى حروف و معانى:

هماهنگى حروف و معانى قرآن از ویژگى‏هاى قرآن است؛ زیرا آهنگ سامان یافته حروف و ارتباط آن‏ها با معانى، سبب تسخیر قلب شنونده مى‏شود؛ مانند آن‏كه اگر قرآن در مقام تكریم انسان است، تلفّظى گوارا و اگر در مقام تهدید و بیان آیات عذاب است، از الفاظى شدید و غلیظ بهره برده؛ بدین سبب هنگامى كه شنونده، آیه شریفه «إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحا صَرْصَرا فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ تَنزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُنقَعِرٍ»؛ ما بر سر آنان در روز شومى، به‏طور مداوم تندبادى توفنده فرستادیم كه مردم را از جا مى‏كند، گویى تنه‏هاى نخلى بودند كه ریشه‏كن شده بود (قمر (54): 19 و 20)، را گوش مى‏دهد و مى‏شنود، شدّت عذاب را درك مى‏كند؛ زیرا الفاظ مذكور، با معناى عذاب هماهنگ است یا در آیه «بِسْمِ اللّه‏ِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» كه از الفاظى لین و ملایم استفاده شده، شدّت رحمت الاهى را بیان مى‏كند.

هانیه بازدید : 22 پنجشنبه 21 دی 1391 نظرات (0)

تاملی در افاق اعجاز قرآن

اعجاز قرآن

وجوه اعجاز قرآن، از نظر دانشمندان مسلمان، چنان كه اشاره شد، فراوانند؛ امّا به طور كلّى مى‏توان آن‏ها را به دو گروه تقسیم كرد. نخست وجوهى كه به ساختار الفاظ و ظاهر قرآن مربوط مى‏شود كه براى آگاهى از آن تسلّط بر زبان عربى ضرورت دارد و عرب جاهلى به خوبى آن را دریافته است (معرفت، 1414: 4/11). دوم وجوهى كه به محتوا و مفاهیم قرآن مربوط مى‏شود و آگاهى از آن‏ها براى ناآشنایان با ظرایف زبان ادبى عربى نیز مقدور است. (شاكر، 1380: 10)

هر یك از آن دو گروه نیز اقسامى دارد كه به اعجاز بیانى، اعجاز در صوت و آهنگ قرآن و اعجاز در معارف بلند آن، اشاره خواهد شد.

أ. اعجاز بیانى

نخستین وجه، بین وجوه اعجاز قرآن و آن ‏كه از قبل بین قرآن ‏پژوهان، از همه مشهورتر و مهم‏تر بوده، اعجاز بیانى و نزول قرآن همراه با فصاحت و شگفتى‏هاى بیانى آن است، كه سابقه‏اى به سابقه نزول قرآن دارد. همان‏ كه متعارف عصر نزول بوده و عرب جاهلى به خوبى آن را دریافته و بر آن معترف شده و این وجه افزون بر فصیحان و بلیغان عرب، براى دیگران نیز مورد قبول واقع شده؛ زیرا، گر چه، اعجاز بیانى آن را از همه زوایاى و با علم تفصیلى در نیافته‏اند، هنگام آگاهى از داورى استادان برجسته بلاغت، در مورد زیبایى‏هاى لفظى قرآن و خضوع و فروتنى آن‏ها در برابر آن، آنان نیز سر تسلیم فرود آورده و با كمال ادب، عظمت قرآن را از نظر ادبى ستوده‏اند.

اعجاز بیانى قرآن كه مورد توافق اندیشه‏وران اسلامى است (مؤلّف، 1379: 145)، به الفاظ و ظاهر قرآن مربوط مى‏شود؛ زیرا قرآن، افزون بر گستره فكر و تشریع بى‏مانند خود، با ظاهرى زیبا و شاداب با انسان سخن گفته، و مشحون از دلربایى‏هایى است كه مخاطب خود را سرمست نشاط و سرور مى‏كند. متن قرآن، آراسته و دلربا، بشارت‏ دهنده و آرام‏ بخش، دلنشین و بیدارگر و برخاسته از عواطف و احساساتى است كه خواننده خود را مسخّر خویش ساخته، و او را از هر چه غیر او است، بازمى‏دارد. متن آسمانى قرآن، نه شعر بود و نه نثر و برخاسته از كلمات و هندسه زبان عربى؛ امّا بى‏بدیل و بى‏همتا و آن هم در دورانى كه فصاحت و بلاغت عرب، ظهورى بى‏مانند داشت و در آن حال كه اوج فصاحت و سخنورى بود، قرآن سبب شگفتى همگان شد؛ در دورانى كه شعر و نثر عرب، در قلمرو رشد و تعالى بود و از آن پس تاكنون، همچنان آن اشعار مورد تمسّك واقع مى‏شود، قرآن برترى خویش را نمایان كرد و اعتراف بزرگانى چون ولید بن مغیره، امیر سخن‏سراى عرب را در پى داشت كه گفت:

سخن محمّد صلى‏الله‏علیه‏ و‏آله (قرآن)، نه شعر است و نه سحر؛ بلكه كلام خدا است ... ؛ زیرا حلاوت و طراوتى دارد كه بى‏مانند و بى‏نظیر است. (حاكم نیشابورى، 1343: 2/507)

صرف این كه واژه‏ها و زبان‏ها ساخته و قریحه آدمى است، باعث نمى‏شود كه كلام معجزه آسا، محال باشد و این گفته، مانند كلام كسى است كه مى‏گوید: آهنگرى كه سازنده شمشیر است، مى‏باید شجاع‏تر از كسى باشد كه آن را به‏كار مى‏برد
هانیه بازدید : 26 پنجشنبه 21 دی 1391 نظرات (0)

چینش واژگان قرآن:

قرآن

عبارت‏ها و واژگان در قرآن و جاى ‏دهى هر یك در آن، چنان مناسب و بجا است كه هر تغییر و بدیلى در آن از، زیبایى و طراوت آن مى‏كاهد و اگر هر واژه‏اى در قرآن با دیگرى، جایگزین یا حذف شود، بلاغت آن دچار آسیب خواهد شد. خطابى (م /388)، از عالمان فنّ بلاغت مى‏گوید: هر كلامى داراى سه ركن است كه شامل الفاظ، معانى و ربط بین آن‏ها مى‏شود و در قرآن، این سه ركن در اوج و نهایت كامل است به شكلى كه كلامى فصیح‏تر از آن یافت نمى‏شود. (خلف‏اللّه‏، بى‏تا: 27)

بدین جهت، عبارت‏هاى حكیمانه قرآن، ذهن بلیغان را متوجّه خود كرده؛ مانند «ظلمات» كه نمادى از مصادیق گمراهى است، در قرآن به عبارت جمع؛ ولى «نور» كه كنایه از صراط مستقیم است، به‏صورت مفرد (سعیدى روشن، 1380: 137 ـ 139)، و در سوره بقره چنین آمده: «اللّه‏ُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُم مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» (بقره (2): 257) ... و یا حرف «على» و «فى» در آیه «انّا و ایاكم لعلى هدى او فى ضلال مبین» (سبا (34): 24)؛ ما و شما كدام بر هدایت یا در ضلالتى آشكاریم كه «على» براى هدایت، و حرف «فى» براى ضلالت است؛ زیرا هدایت شده، بر اسبى تیز در حركت، و گمراه شده در درّه سقوط فروافتاده. (زمخشرى، 1413: 3/582)

روانى الفاظ و عبارات قرآن نیز از دیگر لطایفِ چینش دقیق آیات است كه افزون بر گزینش الفاظ مناسب، انتخاب و گزینه محل كلام در جمله نیز شایسته است به شكلى كه كلام همواره روان و تلفّظ آن بر زبان آسان و حفظ آن مقدور همگان است؛ بدین سبب، حافظان قرآن بر خلاف دیگر كتاب‏ها، زیاد بوده و هست. حتّى كلماتى كه كاربرد آنها به تنهایى، سنگین است، در قرآن، در محلّى مناسب، گزینش شده كه آنها را روان ساخته است؛ مانند كلمه «لیستخلفنكم» در آیه «لیستخلفنكم فى‏الارض» (نور (24): 55) یا عبارت «فسیكفیكهم»، در آیه «فسیكفیكهم‏اللّه‏ و هوالسمیع‏العلیم» (بقره (2): 137). الفاظ به كار گرفته شده در قرآن، از نظر اشتقاق به‏شكلى است كه عبارت‏ها را سنگین نكرده؛ بدین سبب لفظ خماسى در قرآن به‏كار نرفته است؛ زیرا دیگر عذوبت و گوارایى مطلوب را نخواهد داشت، مگر آن كه لفظ از اسمى باشد كه رایج بوده، مانند ابراهیم و طالوت.

از طرفى، گاهى لفظى كه مفرد آن روان نبوده، مثل «الكوب» ولى جمع آن روان بوده، به شكل جمع در عبارت «اكواب» در آیه «مخلّدون باكواب و أباریق» به‏كار رفته است. (مودّب، 1379: 159) چیره‏دستى در انتخاب كلمات، آن قدر هوشیارانه است كه تحسین را بر مى‏انگیزد؛ مانند آیه «آنَسَ مِن جَانِبِ الطُّورِ نَارا قَالَ لاِءَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارا» (قصص (28) 29)؛ [موسى] آتشى از جانب كوه طور دید و به اهل بیت خویش گفت: درنگ كنید كه آتش دیدم. در آیه شریفه، خداوند از عبارت «آنست» استفاده كرده كه به ظاهر مترادفِ «ابصرتُ، نظرت، شهدت و رأیت» است؛ ولى از نظر اهل لغت، به خوبى روشن است كه هیچ‏ یك نمى‏تواند، همان معناى «آنست» را برساند؛ زیرا «آنست»، یعنى چیزى را كه با آن انس دارد، دید بر خلاف «أبصرت و نظرت و شهدت و رأیت» كه در مورد هیچ ‏یك چنین معنایى مشاهده نمى‏شود؛ بدین جهت، این واژه، سه ‏بار در قرآن درباره حضرت موسى علیه‏السلام در جریان دیدن آتش در بیابان با همان خصوصیت به‏كار رفته است (طه (20): 10 و 29) و یك بار هم درباره یتیمان، با همین خصوصیت استعمال شده است:

فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدا فَادْفَعُوا إِلَیْهِمْ أَمْوَالَهُمْ (نساء (4): 6) اگر در آن‏ها [رشد كافى] یافتید، اموالشان را به آن‏ها بدهید. در این مورد نیز به این نكته توجّه شده كه وقتى نشانه‏هایى از رشد را در آن‏ها دیدند، خرسند مى‏شوند و اموالشان را به آن‏ها برمى‏گردانند (بنت شاطى، 1391: 200 و 201).

هانیه بازدید : 26 پنجشنبه 21 دی 1391 نظرات (0)

معناشناسى معجزه

اعجاز در لغت، از ریشه «عجز» به معناى پایان و بُن شى‏ء است (راغب اصفهانى، 334)، و در قرآن نیز به همین معنا آمده است؛ چنان كه خداوند مى‏فرماید:

إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحا صَرْصَرا فِی یَوْم نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ تَنزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُنقَعِرٍ، ما تندباد وحشتناك و سردى را در یك روز شوم كه استمرار داشته است، بر آنها فرستادیم كه مردم را همچون تنه‏هاى نخل ریشه‏كن شده، از جا مى‏كند. (معرفت، 4/16)

بدین جهت در معناى عجز، ضعف در برابر قدرت به كار رفته، واژه اعجاز به معناى به عجز درآوردن و ایجاد درماندگى در طرف مقابل است.

آیت‏اللّه‏ خویى در تعریف معجزه بیان مى‏دارد: معجزه آن است كه فرد مدّعى منصبى از مناصب الاهى، كارى را انجام دهد كه فراتر و برتر از قوانین طبیعت باشد و دیگران از انجام آن ناتوان باشند، ضمن آن‏كه آن كار، گواهى بر درستى او نیز باشد (قمر (54): 19 و 20).

علاّمه طباطبایى نیز در تعریف معجزه، اعتقاد دارد: امرى خارق عادت است كه بر تصرّف نیروى ماوراى طبیعت، در عالم طبیعت و جهان مادّى دلالت دارد، نه آن كه امرى باشد كه ضروریات عقلى را باطل كند. (خویى، 1401: ص 33)

با توجّه به تعاریف مذكور مى‏توان بر این امر تأكید كرد كه در اعجاز، شرایط ذیل، ضرورت دارد:

1. معجزه همراه با تحدّى و مبارزه‏طلبى است.

2. معجزه كارى است كه دیگران بدون كمك خداوند، از انجام آن ناتوانند؛ بدین سبب، قابل تعلیم و تعلّم نیست برخلاف سحر و جادو و هیپنوتیزم و مانیه‏تیزم و... كه از علوم غریبه و اكتسابى هستند.

3. معجزه مى‏باید به واسطه مدّعى رسالت انجام شود؛ بنابراین، امورى كه بشر گرچه از انجام آن‏ها ناتوان است، مانند حركت خورشید، ماه و ...، معجزه كسى به حساب نمى‏آید؛ چون آنها بدون واسطه، كار خداوند است.

این نكته نیز نمى‏باید مورد غفلت واقع شود كه اصطلاح معجزه درباره قرآن كه هم اكنون مرسوم و متعارف است، در آیات قرآن بدان اشاره نشده و این اصطلاح را همانند دیگر اصطلاحات كلامى و تفسیرى، متكلّمان و مفسّران از قرن سوم به بعد رایج كرده‏اند و قرآن، از اعجاز با عبارت‏هاى «بیّنه و آیه» و ... یاد كرده است مانند:

وَ قَالُوا لَوْلاَ یَأْتِینَا بِآیَةٍ مِن رَّبِّهِ أَوَ لَمْ تَأْتِهِم بَیِّنَةٌ مَا فِی الصُّحُفِ الْأُولَى،و آنها گفتند: چرا [پیامبر]، معجزه و نشانه‏اى از سوى پروردگارش براى ما نمى‏آورد؟ بگو آیا خبرهاى روشن اقوام پیشین كه در كتاب‏هاى آسمانى نخستین بوده است، براى آنها نیامد. (طه (20): 133)

قَدْ جِئْتُكُمْ بِبَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَرْسِلْ مَعِیَ بَنِی إِسْرَائِیلَ * قَالَ إِنْ كُنْتَ جِئْتَ بِآیَةٍ فَأْتِ بِهَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ،[موسى گفت:] من در حقیقت، دلیلى روشن از سوى پروردگارتان براى شما آورده‏ام؛ پس فرزندان اسرائیل را همراه من بفرست. فرعون گفت: اگر معجزه‏اى آورده‏اى، پس اگر راست مى‏گویى آن را ارائه بده. (اعراف (7): 105 و 106)

 

هانیه بازدید : 22 پنجشنبه 21 دی 1391 نظرات (0)

قرآن، معجزه همه عصرها

قران

معجزه هر عصرى، لازم است در خور عصر خود باشد تا از تأثیرگذارى آن، چیزى كاسته نشود؛ بدین جهت، در عصر حضرت موسى كه قوم او در جادوگرى سرآمد بودند، معجزه او از جنس سحر بود و چون در عصر حضرت عیسى، علم طب، پیشرفت قابل توجّهى داشت، معجزه او شفاى بیماران واحیاى مردگان بود. در زمان بعثت پیامبر اسلام(ص) نیز چون فرهنگ شعر و شاعرى و سخنورى در اوج قرار داشت، معجزه پیامبر اسلام صلى‏الله‏علیه‏و‏آله متنى زبانى بود كه تفوّق پیامبرى او را ثابت مى‏كرد و فقط براى آن روزگار نبود؛ بلكه چون پیامبر اسلام (ص) ، خاتم نیز بود، معجزه او مى‏باید جاویدان و براى همه اعصار باشد، نه زمانمند و مكانمند؛ بدین جهت، معجزه او با آن زمان و همه دوران‏ها متناسب شد.

قرآن، افزون بر عنایت به عصر خود، كتاب تمام دوران‏ها و كتاب هدایت و تربیت همه انسان‏ها است و خداوند متعالى به این نكته اشاره مى‏فرماید: وَ نَزَّلْنَا عَلَیْكَ الْكِتَابَ تِبْیَانا لِكُلِّ شَیْءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ، ما این كتاب [آسمانى] را بر تو نازل كردیم كه بیانگر همه چیز، و سبب هدایت و رحمت و بشارت براى مسلمانان است. (نمل (27): 89)

علاّمه طباطبایى نیز در این خصوص مى‏فرماید: قرآن مجید در مطالب خود، به امتّى از امم مانند امّت عرب یا طایفه‏اى از طوایف مسلمانان اختصاصى ندارد؛ بلكه با طوایف خارج از اسلام نیز سخن مى‏گوید ... و با هر طایفه‏اى از این طوایف به احتجاج پرداخته، آنان را به سوى معارف حقّه خود دعوت مى‏كند. (طباطبایى، 1372: 20)

 

هانیه بازدید : 24 پنجشنبه 21 دی 1391 نظرات (0)

مبارزه‏طلبى و تحدّى قرآن

 

همان‏طور كه در معناشناسى معجزه بیان شد، از جمله شروط و ویژگى‏هاى هر معجزه‏اى، تحدّى و هماوردطلبى با مخالفان و منكران است. قرآن نیز كه بر قلب پیامبر اسلام (ص) نازل شد، از همان آغاز، در متن آیات، خود را آیه و معجزه خوانده و مخالفان خود را از آن روزگار تا امروز به همانندآورى آن دعوت كرده است. خداوند متعالى در سوره عنكبوت مى‏فرماید: وَقَالُوا لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَیْهِ آیَاتٌ مِن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الآیَاتُ عِندَ اللّه‏ِ وَ إِنَّمَا أَنَا نَذِیرٌ مُّبِینٌ * أَوَلَمْ یَكْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَیْكَ الْكِتَابَ یُتْلَى عَلَیْهِمْ، گفتند: چرا بر او، از سوى پروردگارش نشانه‏هاى [معجزه‏آسا] نازل نشده است؟ بگو آن نشانه‏ها پیش خدا است و من فقط هشداردهنده‏اى آشكارم. آیا براى ایشان بس نیست این كتاب را كه بر آنان خوانده مى‏شود، بر تو فرو فرستادیم؟ (عنكبوت (29): 50 و 51)

قرآن در گروهى از آیات، از مخالفان، بلكه همه انسان‏ها و در همه دوران‏ها مى‏خواهد كه اگر در درستى و الاهى بودن آن تردید دارند و آن را نشانه صدق و راستى پیامبر(ص) نمى‏دانند، با تمام توان، و به كمك یكدیگر، همانند آن را بیاورند كه از آن به عبارت «تحدّى» و هماوردطلبى یاد شده است. حضرت محمّد(ص) ، خود نخستین كسى بود كه بر وحى و رسالت خود ایمان داشت و هیچ‏گاه در آن تردید نكرد (طباطبایى، 1393: 10/125)، و در برابر اوضاع سخت روزگار خود و با وجود همه تردیدهاى مخالفان، آنها را به تحدّى قرآن دعوت مى‏كرد.

برخى از آیات هماوردطلبى و تحدّى، در مكّه، و برخى در مدینه نازل شده، و در برخى از آن‏ها، تحدّى به همه قرآن و در برخى به ده سوره و در برخى به یك سوره، تحدّى شده (معرفت، 1414: 4/21 ـ 25) كه به نظر، سیر تاریخى آن‏ها چنین است:

الف. أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَل لاَّ یُؤْمِنُونَ * فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِن كَانُوا صَادِقِینَ، یا مى‏گویند، آن را بر بافته. [نه] بلكه باور ندارند؛ پس اگر راست مى‏گویند، سخنى مثل آن بیاورند. (طور (52): 33 و 34)

ب. أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُم مِن دُونِ اللّه‏ِ إِن كُنتُمْ صَادِقِینَ، یا مى‏گویند این [قرآن] را به دروغ ساخته است. بگو اگر راست مى‏گویید، ده سوره بر ساخته شده، مانند آن بیاورید و غیر از خدا هر كه را مى‏توانید فرا خوانید. (هود (11): 13)

ج. «وَ إِنْ كُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِن مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللّه‏ِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِینَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوْا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِینَ، و اگر در آن چه بر بنده خود نازل كردیم، شك دارید، پس اگر راست مى‏گویید، سوره‏اى مانند آن بیاورید و گواهان خود (غیر خدا) را فرا خوانید؛ پس اگر نكردید (و هرگز نمى‏توانید كرد)، از آن آتشى كه سوختش مردم و سنگ‏ها هستند، و براى كافران آماده شده، بپرهیزید.(بقره (2): 23 و 24)

هانیه بازدید : 27 پنجشنبه 21 دی 1391 نظرات (0)

ساختار هندسی سوره‏های قرآن

ساختارهندسی سوره‏های قرآن

درآمدی بر تفسیر ساختاری قرآن

 

یكی از دلایلی كه موجب گشته تا قرآن در همه اعصار پاسخگوی نیازهای روزافزون انسان‏ها باشد و جایگاه حساس خود را در جامعه بشریت حفظ كند، قابلیت تفسیرپذیری بی‏نهایت آن است. قرآن را می‏توان هر روز جور دیگر دید و پس از هر بار سیراب ‏شدن از چشمه زلال آن لذت تازه‏ای احساس كرد و با نگرش به آن از زاویه‏های نو، نكات تازه‏تر و ناب‏تری كشف كرد. قرآن كتاب محكمی است كه چینش و گزینش حروف، كلمات، عبارت‏ها، آهنگ و معانی آن توسط خداوند حكیم و آگاه انجام پذیرفته و در جای‏جای آن هزاران هزار نكته ناگفته نهفته است.

یكی از ابعاد شگفت‏انگیز قرآن كریم تناسب آیات آن با یكدیگر است. هر خواننده متفكری با قرائت و دقت در آیات یك سوره - چه كوچك و چه بزرگ - به نظم و ارتباط شگفت‏انگیز آن پی می‏برد. گویی آیات هر سوره همچون جواهرات گرانبهایی دست در گردن یكدیگر انداخته و گردنبند زیبایی را به ‏وجود آورده‏اند. گردنبندی كه نه‏تنها هر دانه آن از طلای ناب بوده و ظرافت و زیبایی منحصر به‏فرد خود را دارد بلكه در مجموع نیز تركیبی به ‏وجود آورده كه اگر جن و انس جمع شوند نمی‏توانند همانند آن بسازند.

تناسب آیات قرآن در هر سوره و حتی ساختار هندسی آیات در یك سوره آنچنان بدیهی است كه اگر به ‏درستی تصور شود بی‏درنگ تصدیق می‏گردد. اما این مسئله نیز همچون سایر مباحث قرآنی با مخالفت‏ها و موافقت‏های بسیاری مواجه شده و جنجال‏های فراوانی را برانگیخته است. آنچنان كه برخی مقتضای اعجاز قرآن را از هم‏گسیختگی آیات آن دانسته1 و برخی وحدت و یكپارچگی منطقی و ادبی سوره‏های قرآن كریم را معجزه همه معجزه‏های دیگر2 شمرده‏اند.

اما آنچه در این گفتار مورد بحث است چیزی فراتر از تناسب و ارتباط آیات یعنی ساختار هندسی سوره‏های قرآن است. گرچه "تناسب و ارتباط آیات" مقدمه ضروری "ساختار هندسی سوره‏ها" محسوب می‏گردد اما الزاماً به معنای آن نیست.

در مبحث ساختار هندسی سوره‏ها به ‏دنبال یافتن پاسخی برای این سوال مهم هستیم كه آیا مجموع آیات سامان‏ یافته در یك سوره هدف خاص و معینی را دنبال می‏كند و یا هر سوره مشتمل بر آیاتی است كه هر چند در بین برخی از آنها تناسب وجود دارد اما در مجموع درس‏های پراكنده‏ای را تشكیل می‏دهند كه چه بسا هیچ‏گونه تناسبی بین آنها نباشد؟ اگر هر سوره دارای موضوع واحدی است نحوه ارتباط آیات مختلف‏المضامین با موضوع واحد چگونه است؟ مثلاً اگر سوره بقره یك موضوع محوری و اصلی داشته باشد مطالبی همچون تقسیم انسان‏ها به سه گروه، جریان حضرت آدم، داستان بنی‏اسراییل و احكام شرعیه مطرح شده در سوره و سایر مباحثی كه هر یك در فضای خاصی تنفس می‏كنند چگونه زیر یك سقف گرد هم می‏آیند؟! آیا جمع‏ كردن همه این امور پراكنده كشف یك واقعیت است یا تكلفی بی‏سود؟!

اگر نهال "ساختار هندسی سوره‏ها" به بار بنشیند و سیمای پرفروغ آن از پس زنگار شبهات رخ نمایان سازد به ‏زودی آثار و بركات آن در همه مباحث قرآنی اعم از علوم قرآنی و كتاب‏های تفسیری، آشكار گشته و عطر دل‏انگیز آن سراسر بوستان قرآن را فرا می‏گیرد و آن‏گاه همه قرآن‏پژوهان و شیفتگان معارف بلند قرآنی را سرمست كرده و به طرب می‏آورد.

از متأخرین نیز استاد بزرگوار علامه طباطبایی بر این نكته اصرار دارد كه هر سوره صرفاً مجموعه‏ای از آیات پراكنده و بدون جامعیت واحدی نیست بلكه یك وحدت فراگیر بر هر سوره حاكم است كه پیوستگی آیات را می‏رساند. 4

از دیرباز هر محققی كه از دریچه تناسب آیات به سوره‏های قرآن نگریسته و ارتباط آنها را در مجموع سوره درك كرده است با شور و شعف زایدالوصفی از اهمیت والای این علم سخن گفته است. ابن عربی در كتاب سراج‏المریدین می‏گوید:

«ارتباط آیات قرآن با یكدیگر به حدی است كه همچون یك كلمه، معانی آن منسجم و مبانی آن منتظم و علم بسیار ارزنده‏ای است كه خداوند به روی ما راهی بدان گشود، چون برای آن اهلی نیافتیم ناگزیر، بر آن مهر زده و بین خود و خدا داده و به وی برگرداندیم».3

قرآن کریم

از متأخرین نیز استاد بزرگوار علامه طباطبایی بر این نكته اصرار دارد كه هر سوره صرفاً مجموعه‏ای از آیات پراكنده و بدون جامعیت واحدی نیست بلكه یك وحدت فراگیر بر هر سوره حاكم است كه پیوستگی آیات را می‏رساند.4

علامه طباطبایی در مقدمه هر سوره فشرده‏ای از مطالب گسترده آن را بیان داشته و اهداف و غرض اصلی سوره را برشمرده است و بسیاری از برداشت‏های تفسیری خود را بر پایه غرض اصلی سوره بنا كرده است.

در آغاز قرن اخیر نیز شیخ محمد عبده صاحب تفسیر "المنار" همین نظریه را دنبال و مسئله "الوحدة‏الموضوعیة للسور" را مطرح كرده و اصرار دارد كه فهم هدف هر سوره كمك شایانی است به مفسر تا به طور دقیق به مقاصد سوره پی برد و به معانی آیه‏آیه‏های هر سوره نزدیك شود. شاگرد وی سید رشیدرضا در تفسیر المنار، این نظر استاد را به خوبی توضیح داده است5. دكتر عبدالله محمود شحاته كه كتاب "اهداف و مقاصد سوره‏های قرآن كریم" را به ‏منظور تبیین هدف هر سوره تألیف كرده است با پافشاری بر اهمیت این روش در تفسیر قرآن بر ضرورت و ارزش آن تأكید می‏كند. خلاصه آن ‏كه گرچه قدما به اهمیت و ارزش تناسب و ارتباط آیات پی برده بودند اما قرآن‏پژوهان متأخر ضمن تأكید بر روابط آیات آن را از منظر جدیدی نگریسته و اعلام نمودند كه هر سوره دارای محور و غرض واحدی است كه در انجام و به‏ هم ‏پیوستگی آیات نقش بسزایی دارد و اولین وظیفه هر مفسر پیش از ورود به تفسیر آیات به دست آوردن و كشف روح حاكم بر سوره‏هاست تا در پرتو قرآن بتواند به مقاصد و جزئیات سوره دست یابد.

 

معنای "ساختار هندسی سوره‏های قرآن"

 

نظریه "ساختار هندسی سوره‏های قرآن" از مباحثی است كه در سال‏های اخیر مورد توجه خاص قرآن‏پژوهان و علاقه‏مندان به معارف اسلامی قرار گرفته است. اما از آنجا كه حدود و ثغور آن به‏ درستی تبیین نگشته، مخالفت‏های بسیاری را علیه خود برانگیخته است. از سوی دیگر موافقان و طرفداران ساختار هندسی سوره‏ها نیز هریك یكی از ابعاد تئوری را در نظر گرفته و به نفی و اثبات جوانب مختلف آن پرداخته‏اند؛ بنابراین تبیین معنای دقیق ساختار هندسی سوره‏ها به‏ عنوان یكی از مقدمات تصوری علم باید مورد توجه و عنایت خاص قرار گیرد.

قرآن‏پژوهان و مفسران متأخر به این نكته پی برده‏اند كه هر سوره دارای یك جامعیت واحد است كه در انسجام و به‏ هم‏ پیوستگی آیات نقش دارد. برخی از آنان از این حد جامع به‏عنوان "جان و روح سوره" یاد كرده‏اند و معتقدند هر سوره‏ای در قرآن كریم دارای جان و روحی است كه در كالبد آیات آن سوره جریان دارد و این روح بر مبانی، احكام، توجیهات و اسلوب آن سوره سلطه و اشراف دارد.6

«ساختار هندسی سوره‏های قرآن كریم به این معناست كه باید پیام سوره‏ها را اساس فهم آیات آن سوره تلقی كرد؛ و لذا لازم است موضوع سوره به‏عنوان محور و مدار فهم آیاتی مدنظر باشد كه آن آیات در حول همان موضوع نازل شده است».

دكتر عبدالله محمود شحاته ساختار هندسی سوره‏های قرآن را چنین تبیین و تفسیر می‏كند: «ساختار هندسی سوره‏های قرآن كریم به این معناست كه باید پیام سوره‏ها را اساس فهم آیات آن سوره تلقی كرد؛ و لذا لازم است موضوع سوره به ‏عنوان محور و مدار فهم آیاتی مدنظر باشد كه آن آیات در حول همان موضوع نازل شده است».7

بنابراین می‏توان نتیجه گرفت كه از نظر دكتر شحاته ساختار هندسی سوره یعنی كشف وحدت جامع و حاكم بر هر سوره كه مفسر در پرتو آن می‏تواند به مقاصد و محتوای سوره دست یابد.

سید قطب برای ترسیم وحدت جامع و روح كلی هر سوره از تعبیر دقیق‏تری استفاده كرده است، او می‏گوید: «از جمله هماهنگی‏های هنری در قرآن، تسلسل معنوی موجود بین اغراض و سیاق آیات و تناسب آنها در امر انتقال از غرض به غرض دیگر است.»8

خلاصه آن ‏كه هر سوره دارای یك هدف اصلی است و محتوای سوره با محورها و مقاصد فرعی قابل تفكیك است و هر دسته از آیات به لحاظ تناسب درونی و ارتباط نزدیكی كه با یكدیگر دارند ذیل یك محور فرعی قرار می‏گیرند. این محورها در یك نكته اصلی و اساسی كه هدف و غرض اصلی سوره را تشكیل می‏دهد مشترك‏اند. بنابراین لازمه طبیعی اعتقاد به ساختار هندسی سوره‏ها این است كه به ارتباط ارگانیك و منطقی آیات با یكدیگر معتقد باشیم به‏گونه‏ای كه بتوان در یك نمودار درختی همه آیات را از طریق محورها و عناوین فرعی به یك عنوان و موضوع اصلی متصل نمود.

قرآن ‏پژوهان و مفسرانی كه به این روش در تفسیر قرآن و فهم مقاصد آن گرایش دارند در كتب خود سعی كرده‏اند بخشی از قرآن یا همه آن را از این طریق به نمودار بكشند. آنان برای هر سوره مقدمه، مقاصد و خاتمه در نظر گرفته و سعی نموده‏اند محتوای هر سوره و آیات به ظاهر پراكنده را در این چهارچوب قرار بدهند.

از این جمله می‏توان به تلاش‏های سید قطب در تفسیر فی ظلال‏القرآن و سعید حوّی در "اساس‏المیزان"، دكتر سید محمدباقر حجتی و دكتر بی‏آزار شیرازی در تفسیر كاشف، محمد رشیدرضا در "المنار" و دكتر عبدالله محمود شحاته در كتاب "اهداف و مقاصد سوره‏ها" اشاره كرد. محمد محمدالمدنی نیز در كتاب "المجتمع‏الاسلامی كما تنظمه سورة‏النسا" نمودار محتوایی سوره نسا را ترسیم كرده است. استاد محمدهادی معرفت همین روش را درباره سوره حمد و بقره در كتاب گرانقدر "التمهید" به كار برده است. ما نیز به‏عنوان نمونه نمودار محتوایی سوره ملك را تنظیم نموده‏ایم تا منظور از "ساختار هندسی سوره" مشخص‏تر شود.

موضوع و غرض اصلی سوره: ربوبیت تامه الهی شماره آیات

قرآن کریم

 

فصل اول: مفهوم ربوبیت و دلایل آن

1 - مفهوم ربوبیت 1

2 - دلایل ربوبیت

1/2 - دلیل اول: مالكیت مطلق الهی 1

2/2 - دلیل دوم: تصرف و تسلط نامحدود الهی 1

3/2 - دلیل سوم: خالقیت كامل و بی‏نقص خداوند 2-5

4/2 - دلیل چهارم: علم نامحدود الهی 13-14

 

فصل دوم: تأثیر اعتقاد به ربوبیت الهی در سرنوشت اخروی انسان‏ها:

1 - منكران ربوبیت الهی 6-11

1/1 - عذاب اخروی منكران

2/1 - علت عذاب

2 - معتقدان به ربوبیت الهی 12

1/2 - معرفی معتقدان

2/2 - پاداش معتقدان

 

فصل سوم: نشانه‏های روبیت الهی

1 - آرامش زمین و آسایش انسان در آن 15-18

2 - پرواز پرندگان در آسمان 19

3 - ناتوانی معبودهای خیالی 20-22

1/3 - در یاری‏ رساندن به انسان

2/3 - در رزق ‏رساندن به انسان

3/3 - واقعیت درونی انسان‏هایی كه به معبودهای خیالی دل می‏بندند

4 - خلقت انسان و مجهز كردن او به حواس و عقل 23

5 - بازگشت انسان به ‏سوی خدا و برپا شدن قیامت 24-29

1/5 - انسان در زمین دائمی نیست

2/5 - برپا شدن قیامت حتمی است

3/5 - خسران و پشیمانی منكران قیامت

4/5 - عذاب كافران حتمی است

5/5 - مومنین به رحمت خداوند امید دارند

6 - نعمت آب بر روی زمین 30

 

 

كلیه قرآن‏پژوهان و مفسرانی كه ساختار هندسی سوره‏ها معتقدند بر این نكته پای می‏فشارند كه چنین وحدتی نه‏تنها در سوره‏های كوچك یا متوسط قرآن بلكه در سوره‏های بزرگ و حتی سوره بقره نیز حاكم است. سید قطب صریحاً اعلام می‏كند كه این شیوه همگانی تمامی سوره‏های قرآن است و سوره‏های بلندی همچون سوره بقره از این قاعده مستثنی نخواهد بود. 9

در انتها باید افزود كه منظور از ساختار هندسی سوره‏ها این نیست كه هر موضوع فقط در یك سوره مطرح شده است و سوره‏های دیگر درباره آن هیچ سخنی به میان نمی‏آورند. چنان‏كه در كتب بشری نیز چنین می‏بینیم كه هر فصل مشتمل بر مباحثی است كه سایر فصول از آن خالی است. خلاصه آن‏كه نمی‏توانیم سوره‏های قرآن را به مثابه فصول مختلف قرآن به حساب آوریم. به عبارت دیگر، ساختار هندسی سوره‏ها تنها بر این نكته تأكید دارد كه آیات به ظاهر پراكنده هر سوره همگی یك هدف مشخص و واحد را دنبال می‏كنند و در پرتو این غرض واحد از نظمی معجزه‏آسا و ارتباط ارگانیك و منطقی برخودار می‏شوند. اما اگر سوره ملك درباره ربوبیت الهی سخن می‏گوید و این موضوع محور اصلی آن را تشكیل می‏دهد هرگز به این معنا نیست كه بحث ربوبیت الهی در هیچ سوره دیگری مطرح نشده و همه آیات آن در این سوره جمع شده است. كسی كه كمترین آشنایی با قرآن كریم و اسلوب آن داشته باشد می‏داند كه داستان حضرت موسی یا جریان حضرت آدم(ع) بارها در قرآن كریم تكرار شده است منتها در هر سوره به تناسب موضوع و محور اصلی سوره از یك بعد بدان پرداخته شده است.

هانیه بازدید : 25 پنجشنبه 21 دی 1391 نظرات (0)
امام سجاد (علیه السلام) : قرآن همیشه تازه است و هر روز پیام جدیدی را عرضه می کند. وب سایت ختم قرآن مجید با هدف گسترش فرهنگ قرآنی بین آحاد مردم و بخصوص جوانان طی دو سال گذشته موفق به جذب عده کثیری از جوانان مسلمان در داخل و خارج کشور گردیده است. لزوم بهره گیری از ابزارهای نوین مانند اینترنت و سایر روش های انتقال اطلاعات از یک سوء و هدف نهائی این مجموعه که پیاده سازی فرامین الهی ذکر شده در قرآن در زندگی روزمره انسان هاست، ما را برآن داشت که لینک تدبر در قرآن را راه اندازی نماییم. در قرآن کریم 5 وظیفه، ناظر به قرآن به مسلمانان امر شده است: 1-قرائت 2-استماع 3-ترتیل 4-تلاوت 5- تدبر در قرآن که مهم ترین آنها تدبر است و خود دارای دو شرط می باشد 1-شناخت جایگاه و شئون قرآن در زندگی انسان ها 2-میزان توانایی انسان در فهم قرآن بدینوسیله از کلیه صاحب نظران رشته های علوم قرآنی، روانشناسی، علوم اجتماعی، مطالعات انسانی و روابط عمومی و همچنین آحاد مردم درخواست می گردد با ارائه نظرات خود ما را در پیاده سازی و عملیاتی نمودن این هدف یاری نمایند. بی شک هر قدم و کلام در درگاه الهی ثبت و ذخیره آخرتمان خواهد شد. انشاءالله.
هانیه بازدید : 26 چهارشنبه 20 دی 1391 نظرات (0)

آتش در بسیاری از آیات قرآن به عنوان سمبل مجازات بدکاران بیان شده است. ولی علاوه بر این, به آتش در موضوعات دیگری هم اشاره شده است. در کل می توان نقش آتش را در چهار موضوع متفاوت در قرآن دید. به این موضوعات در زیر به صورت خلاصه اشاره شده است.

بقیه در ادامه مطلب...

هانیه بازدید : 31 چهارشنبه 20 دی 1391 نظرات (0)

اشرف کافی دانشجوی پیش دکتری در رشته زبان شناسی در دانشگاه دهلی

چکیده:

از آنجایی که بنده به تازگی در مقطع کارشناسی ارشد در رشته "زبان شناسیفارغ التحصیل شده و اصلی ترین بحث در این رشته "زبان و ساختار آنمی باشد، بر آن شدم تا در قرآن کمی دقیق تر شده و موارد استعمال کلمه "زباندر قرآن و نحوه استفاده از آن را بیابم

در قرآن کلمه زبان در معانی گوناگونی بکار رفته است که به آن اشاره خواهم نمود.

در قسمتی از این نوشتار به گناهان مربوط به زبان اشاره مختصری خواهم داشت.

"زبانچیزی که ما به راحتی از کنار آن می گذریم و مرتب از آن استفاده می کنیم، دنیایی بسیار پر رمز و راز دارد که هر چه بیشتر در مورد آن مطالعه می کنیم، بیشتر به حساسیت آن پی می بریم.

"زبان همچون دیگر اعضای بدن، هدیه الهی به بشر است که یکی از مهمترین راههای شکر گذاری برای این نعمت، استفاده درست کردن از آن است.

کاش به جایی برسیم که زبانمان باعث بدست آوردن دل دیگران شود نه اینکه با زخم زبان، باعث رنجش دیگران شویم.

 زبان وسيله بیان تفکر

زبان يكى از مهم ترين 

بقیه در ادامه مطلب..

تعداد صفحات : 16

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    قرآن در زندگی چقدر تاثیر میتواند داشته باشد؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 152
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 46
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 48
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 65
  • بازدید ماه : 54
  • بازدید سال : 558
  • بازدید کلی : 18,052